در قبال کشتارساکنان اشرف سکوت نمیکنم

در قبال کشتارساکنان اشرف سکوت نمیکنم

امروز برای چندمین بار تصاویر تاسف انگیزی از کمپ اشرف ، پایگاه سازمان مجاهدین خلق در عراق منتشر شد. تصاویری از درگیری ساکنین این کمپ با نیروهای نظامی عراق. من برای چندمین بار میگویم ; نه عضو سازمان مجاهدین خلق ایران هستم و نه هوادارشان و نه بابت نوشتن این یاداشت پاداشی از آنها دریافت میکنم. اما فاجعه انسانی در حال وقوع در کمپ اشرف آنقدر گسترده است که چشم بستن به روی آن دست کم برای من امکان پذیر نیست. میدانم که حکومت ایران در کمین این فرصت نشسته تا من چنین مطلبی را بنویسم و آن را به تعبیر خودش به عنوان یکی از اسناد وابستگی من به سازمان مجاهدین خلق ایران تلقی کند. و میدانم بسیاری از دوستان و هم فکران من نیز بابت نوشتن این یاداشت خشمگین شده و به من خرده می گیرند و یا روابطشان را با من قطع خواهند کرد.

اما این چیز ها هر چقدر هم برایم مهم و حساس باشد ، اما مهم تراز جان بیش از 3000 انسان ساکن در کمپ اشرف نیست. سازمان مجاهدین خلق به لحاظ مشی سیاسی و کارنامه سازمانی هر چه باشد، در این شرایط برایم اهمیتی ندارد . چون مسئولیت عملکرد درست و یا غلط یک سازمان هم به لحاظ حقوقی و قانونی ، هم به لحاظ عرفی و هم به لحاظ عقلانی به گردن کادر رهبری آن است و نه اعضاء و رده های پایین تر تشکیلاتی که حالا در مقابل گلوله مهاجمین قرار دارند . قضاوت و تعین تکلیف در مورد گذشته ، اکنون و آینده سازمان مجاهدین هم با مردم ایران است. نه من به عنوان یک فعال حقوق بشر قضاوت خودم را در مورد سازمان مجاهدین خلق ، معیار فعالیت های حقوق بشری ام قرار نمیدهم . نه تنها در قبال سازمان مجاهدین ، نه در قبال هیچ شخص و جریان دیگری ...

زنان و و مردانی که امروز در کمپ اشرف سلاخی میشوند آدمهایی هستند که بهترین روزهای زندگی جوانی و آرزوها و لذت های زندگی شان را به امید ساختن روزگاری بهتر برای دیگران در صحرای سوزان استان دیاله عراق سپری کرده اند. به اشتباه یا درست برای من اهمیتی ندارد. چون کار من قضاوت آنها نیست. ساکنان اشرف از سال ۲۰۰۳ خلع سلاح وبه عنوان نيروهای غيرنظامی تحت حمايت کنوانسيون های ژنو قرار گرفته اند. ساکنین اشرف در حالی برای چندمین بار مورد حمله قرار میگیرند که مدت ها است در تحریم به سر برده و حتی از بابت مایحتاج دارویی نیز با مشکل مواجه هستند. برای من مهم نیست که نظام اسلامی برای اعتراض به کشتار ساکنان اشرف من را وابسته به سازمان مجاهدین بخواند ، چون واقعیت آن است که من نیستم و حرف آنها هم کوچکترین تغییری در این واقعیت ایجاد نخواهد کرد.

نمیتوانم چشم و زبانم را در قبال کشتار چند هزار انسان "غیر مسلح " ببندم. به اعتقاد من عدم عضویت ویا انتقادهای ما به سازمان مجاهدین خلق برای من دلیل قانع کننده ای نیست که در قبال کشتار آنها برای سکوت کنیم . در حقوق بشری که من به آن معتقدم چیزی به نام خط قرمزی معنا ندارد. به کشتار ساکنان اشرف اعتراض میکنم ، و آن را شدیداَ محکوم میکنم ، نه برای اینکه قربانیان این کشتار تنها هموطنان من هستند . برای اینکه هرچه هستند انسان هستند . گلوله شلیک شده به سوی آنها پوست و گوشتی را میدراند که بر بدن هر انسان دیگری است ، مایع سرخ جاری شده از تنشان ، خونی است که در رگ های من و تو است.  من و تو شاید هیچ اعتقادی به عقاید و عملکرد آنها نداشته و حتی آن را اشتباه بدایم ، اما اعتراض به قتل عام آنها احترام به انسانیت خودمان است.

ایران ما وقتی ایران خواهد شد که بتوانیم مفاهیم و تعاریف را از هم تفکیک کنیم . اعتراض به کشتن انسانها مجاهد ، حزب اللهی ، سلطنت طلب و سبز و .... نمیشناسد.  به کشتن آدها اعتراض میکنم چون حقوق بشر برای من خط قرمزی ندارد . کشتن آدها را محکوم میکنم چون برای من فکر آدها درجه دوم است و جان آنها درجه اول. ازفحش شریعت مداری کیهان نمیترسم چون از پوزه سگ دریا نجس نمیشود .
فحش دوستانم را به جان میخرم و در مقابلشان سر تعظیم و ارادت فرود می آروم ، ولی باز هم اعتراض به این کشتار را به سکوت ترجیح میدهم . کشتن انسانها در هر گوشه از جهان محکوم است. چه اشرف ، چه هرجای دیگری . موضع شخصی من این است.